آنچه عموما به عنوان مداخلات هنری شهری در نظر گرفته می‌شود را می‌توان ذیل به چالش کشیدن، استفاده‌ی کاربردی از فضای شهری و یا برهم زدن یا مختل کردن روابط انضباط یافته و یکنواخت اجتماعی در عرصه‌ی زندگی عمومی فهمید. مظاهر مداخله‌ی هنری در فضای شهری متنوع است و طیف گسترده‌ای از ساخت و سازهای بی‌دوام، چیدمان‌ها و مجموعه‌های خودجوش تا اجراهای غیرعادی و گاه بداهه‌ای است که «هنجارهای» سازمان‌یافته‌ی شهر را به چالش می‌کشند.

مطالعه‌ی یادداشت سردبیر

دیلیت!

آیکن نویسنده
اشتاینربرنر/ دمپف و هوبر
آیکن مترجم
مهسا دلخواه
آیکن نویسنده
آذین شهریاری

یادداشت سردبیر

آنچه عموما به عنوان مداخلات هنری شهری در نظر گرفته می‌شود را می‌توان ذیل به چالش کشیدن، استفاده‌ی کاربردی از فضای شهری و یا برهم زدن یا مختل کردن روابط انضباط یافته و یکنواخت اجتماعی در عرصه‌ی زندگی عمومی فهمید. مظاهر مداخله‌ی هنری در فضای شهری متنوع است و طیف گسترده‌ای از ساخت و سازهای بی‌دوام، چیدمان‌ها و مجموعه‌های خودجوش تا اجراهای غیرعادی و گاه بداهه‌ای است که «هنجارهای» سازمان‌یافته‌ی شهر را به چالش می‌کشند. هنرمندان (به ویژه هنرمندان خیابانی، کالکتیو‌های هنری، اجراگران و…) روش‌های گسترده‌ای را برای تصاحب، بازاندیشی و یا اصلاح مجدد جنبه‌های محیط شهری پیشنهاد می‌کنند. از این نظر، مداخلات هنری شهری را می‌توان عاملی برای بازبینی، تامل مجدد و تغییر دانست، می‌توان نابجایی‌های هوشمندانه آن را عامل مقاومت، شک و یا خرابکاری در برابر درك محسوس، ثابت و شناخته شده در فضاهای عمومی دید، و یا آن را کنشی معطوف به احقاق «حق به شهر»فهمید. اگرچه اغلب این آثار به صورت پنهانی به‌وجود می‌آیند و در نتیجه‌ی آن، زودگذر و کوتاه‌مدت هستند، اما می‌توانند به شدت تاثیرگذار و تحریک‌آمیز باشند. این روش‌ها الگوهایی چون جریان و روند، مرز و تحت نظارت بودن، آزادی، میل به تغییر و… را مورد سوال قرار داده،‌ به چالش کشیده و یا بازبینی می‌کنند.

در سال ۱۳۸۱ سیا ارمجانی در موزه‌ی هنرهای معاصر تهران در سخنرانی‌خود به هنر عمومی پرداخت. در همان سال‌ها هنرمندان دیگری نیز شروع به رفتن میان مردم و ارتباط برقرار کردن با عموم می‌کردند. هرچند نمی‌توان حرکت‌های پیش‌تر از آن زمان را که توسط افرادی همچون کامران کاتوزیان در نمایشگاه‌ نقاشی خیابانی سال ۱۳۴۴ و نمایشگاه‌های پوستر‌های انقلاب که توسط امیر اثباتی در سال ۱۳۵۷ در بیرون دانشگاه نمایش داده می‌شد و … را نادیده گرفت، با این حال از این پس موج ملموستری را با ظهور گروه‌هایی همچون موازی و فعالیت‌های انفرادی دیگر هنرمندان شاهدیم. این فعالیت‌ها، به‌نسبت پیش از آن، با حمایت بیشتری همراه بود که گاه از سوی نهادهای رسمی و ارگان‌های دولتی همچون موزه و گاه از سوی نهاد‌های خصوصی‌تر همچون گالری‌ها صورت می‌گرفت.

اما تمرکز این پروژه بیش از هر چیز بر روی هنرمندان و گروه‌های مستقلی‌ست که حتی در صورت عدم حمایت و با هزینه شخصی در حوزه‌ی عمومی به شکل مداخله‌گرانه‌ای وارد میدان می‌شوند و با نگاهی متفاوت، به شهر به عنوان بستری برای بیانگری، بازنگری، تامل و حتی خیال پردازی می‌نگرند و مخاطب را ناچار به رو به رو شدن با آن می‌کنند. سعی داریم در پتانسیل‌های «هنر در فضای عمومی؛ هنر مداخله‌گر» عمیق شویم، آنچه هنرمندان‌ ایرانی داخل و یا خارج از ایران انجام داده‌اند را مرور کنیم و درباره امکانات و محدودیت‌های آن همفکری و صحبت کنیم. پرونده‌ی حاضر، به‌عنوان اولین خروجی پروژه، مجموعه‌ای از نشست‌های تخصصی، یادداشت‌ها، مقالات و مصاحبه‌ و گفتگو با هنرمندان و کنش‌گرانی است که در این زمینه تجربه و مطالعه داشته‌اند. امید است این پرونده بتواند با بررسی امکانات و کارکردهای اجتماعی- سیاسیِ این شکل از هنر، فرصتی را فراهم کند تا بتوانیم در بزنگاه‌های آتی، نقش اجتماعی فعال‌تری از خود نشان دهیم.